چون خودم عاشق موسیقی هستم و تو این ضمینه کار کردم گفتم مطلبی در مورد دسته بندی سبک های معروف موسیقی براتون بزارم.
البته اینکه می گم عاشق موسیقی هستم نه هر موسیقی.
آهنگی شنیدن داره که واقعا روش کار شده باشه و وقتی می شنوی بتونی حس شاعر آهنگساز و به خصوص خواننده رو درک کنی.آهنگی شنیدن داره که حس کنی بخشی از وجود سازنده های اثر تو اون قطعه ست.یکی از علت ماندگاری آثار قدیمی بزرگان پاپ به این علته که خواننده جزئی از وجود خودشو تو آون آهنگ گذاشته.
تاریخ این نوع موسیقی چنان با فرهنگ آمریکا عجین گشت که
بسیاری دهه ۱۹۲۰ را عصر جاز نامیدند و بسیاری این نوع موسیقی را نمادی از
فردگرایی و هویت جامعه آمریکایی دانستند.
در اواخر دهه ۸۰ قرن نوزدهم،
سیاهپوستان آمریکا در کافهها و سالنهای کاباره به نوعی موسیقی ابداعی روی
آوردند که رگتایم نام گرفت؛ در شهر نیواورلئان موسیقی جاز تدریجاً از این
نوع موسیقی رفته رفته در طول سالیان بعدی شکل گرفت.
۲- پاپ: این موسیقی در اثر جاه طلبی سازندگان آن و سود و پاداش مادی بوجود آمده است و با تعاریف موسیقیایی، بسیار محافظه کارانه هم هست.
این موسیقی نقطه مقابل موسیقی کلاسیک و موسیقی فولکلور(محلی) است به این ترتیب که اولی در طول تاریخ همواره موسیقی طبقه برگزیده و روشنفکر جامعه بوده است و دومی، موسیقیای است که به طور تجاری عرضه نمیشود، موسیقی مردم پسند، گاهی به طور خلاصه موسیقی پاپ هم گفته میشود اما موسیقی پاپ در اصل یکی از زیرشاخههای آن به شمار میآید.
موسیقی پاپ، با وجود اینکه کاملاً از موسیقی کلاسیک، موسیقی هنری و موسیقی فولکلور متمایز است، اما از آنجایی که اصطلاح پاپ شامل بسیاری از قطعات موسیقی راک، هیپ هاپ، کانتری و راک اپرا را در بر میگیرد، میتوانیم بگوییم که موسیقی پاپ، تعریف دقیقی ندارد.
موسیقی پاپ معمولاً به عنوان موسیقیای تعریف میشود که به شکل تجاری تهیه میشود یا هدف تولید آن سود مالی است؛ بنا به تعریف سایمون فریت، منتقد موسیقی و جامعه شناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت شناخته میشود نه هنر، البته این موسیقی را میتوان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیبایی شناسی هم معنا کرد، درواقع، "پاپ" طوری طراحی شده که برای همه جالب باشد و از هیچ جای خاصی نیامده و قرار هم نیست سلیقه خاصی را اعمال کند.
موسیقی پاپ چیزی است که از بالا (کمپانیهای ضبط، تهیه کنندگان رادیویی) تدارک دیده شده و از میان مردم برنخواسته است. پاپ موسیقیای است که به طور حرفهای تهیه و بستهبندی شده است و چیزی نیست که بتوان آنرا با سلیقه خود تغییر داد و یا فرم آنرا تغییر داد.
به عبارت دیگر، موسیقی پاپ، نوعی موسیقی است که در دهه 50 آغاز شد و آنچه در این مجموعه قرار میگیرد معمولاً برای گروه بزرگی از افراد جذاب است. با به وجود آمدن صفحههای پلاستیکی یا وینیل در دهه 30 تا ظهور کامپکت دیسک یا CD در دهه 80، موسیقی ضبط شده، نسبت به موسیقی زنده، بیش از پیش در دسترس قرار گرفت؛ ترانههای پاپ معمولا در 3 دقیقه اجرا میشوند و در آنها از ملودیهایی استفاده میشود که معمولا بسیار شنیدنی بوده و عده بسیاری را به خود جلب میکنند.
مشخصه موسیقی پاپ یک عنصر ریتمیک سنگین در زیر است که معمولا توسط دستگاههای تقویت کننده الکترونیک اجرا میشود و ملودی اصلی بر این ریتم غالب است. ترانه پاپ همچنین به ترانههای محبوبی که مردم به زمزمه و خواندن آن علاقه دارند نیز اطلاق میشوند؛ موسیقی پاپ از نظر تجاری موفق است و سبک مورد علاقه ایستگاههای رادیویی است زیرا قابل دسترس بوده، راحت در یاد میماند و مخاطبین زیادی را به خود جلب میکند.
۳- راک: موسیقی راک برخاسته از موسیقی عامیانه جاری و روزمره آمریکا است که در سال 1955 شکل گرفت این موسیقی که ظاهرًا جدید بود و « راک اندرول » نامیده میشد در واقع ترکیبی بود از ریتم و بلوز ( موسیقی سیاهپوستان )میباشد.
راک فرم های متعددی پیدا کرد و عناصر و اجزای آن میتواند شامل بداهه نوازی روی دو عبارت و تکرار آن همراه با خط آوازی خشن و زمخت، عاشقانه که غالباً پشت سر هم تکرار میشود و گاهی تحریک کننده تمایلات جنسی و وسوسه انگیز میشود و زمانی حالات و فیگورهای شهوانی را ارائه میکند و نمایش دهنده رفتارهای غیر عادی میگردد؛ بلندی اصوات یکی از ویژگیهای موسیقی راک است و نقش بسیار مهمی را ایفا میکند، از این رو سازهایی که در اجرای موسیقی راک به کار گرفته میشوند عمدتاً الکترونیکی هستند (ارگ ، گیتار ، پیانو و …) و به گونهای طراحی و دستکاری میشوند که با کمک وسایلی از قبیل آمپلیفایر و بلندگوها و سازهای اکوستیک (فلوت ، ساکسیفون و سازهای ضربی و غیره) و میکروفون به راحتی میتوان صداهای آن ها را کم و زیاد و حتی تغییر رنگ و کیفیت داد.
شیوهی آوازخوانی هم به سبک موسیقی بلوز و جاز بود؛ خواننده سعی میکرد با حنجره و حلق صدایی خشن و خشدار ایجاد کند و در عین حال میکوشید در مواقعی که ریتم ثابت در موسیقی وجود دارد با اختلاف خیلی کمی جلوتر و یا عقبتر از ریتم موسیقی حرکت کند؛ برخلاف بلوز که سیاه پوستان در آن معمولاً از ریتم های با سرعت آهسته استفاده میکردند، در راک اندرول از ریتمهای تند موسیقی جاز استفاده میشد.
الویس در بیشتر اجراها هنگام خواندن، نوازندگی گیتار برقی را نیز برعهده داشت و با تحرک زیاد روی صحنه، نوعی موسیقی ارائه میکرد که ناخودآگاه جوانان را به رقص و تحرک وا میداشت.
در این جا لازم به ذکر است که موسیقی راک با موسیقی راک اندرول تفاوت دارد و حتی در بعضی موارد مخالف یکدیگرند؛ موسیقی راک مولود شرایط خاص سیاسی - اجتماعی دهه 60 است؛ ویژگی مهم موسیقی راک در این است که بیشتر سازهای آن برقی بودند و صداهای آن توسط آمپلی فایر های قدرتمند تقویت و از طریق بلندگوها پخش میشد؛ موسیقی راک از لحاظ فرم شکل آزادتری پیدا کرد و اشعار آن گاهی به مسایل اجتماعی و سیاسی نظر داشت و گاهی نیز تجربیات شخصی را با بیانی غیر متعارف عرضه میکرد؛ در اوایل دهه 1960 مرز میان راک اندرول و موسیقی راک غیر قابل تشخیص بود و نمیشد تعیین کرد که دقیقاً از چه زمانی راک اندرول جای خود را به راک داده است، از آن زمان بیشتر سبک های جدید «راک» نامیده میشدند.
گروههای راک اندرول به تدریج با پذیرفتن شرایط روز و استفاده از امکانات و ویژگی های موسیقی راک به گروههای موسیقی راک تبدیل شدند و با استفادهی تدریجی از گیتارهای برقی و اشعار سیاسی، اجتماعی و موسیقی با فرم آزاد حضور خود در موسیقی را تثبیت کردند.
شیوهی اجرای موسیقی راک که با حرکات تند و خشن روی صحنه همراه با رقص و نیز پوشیدن لباس غیر متعارف و آرایش غیر معمول موها در اواخر دهه 70 رایج شد و به صورت الگوی رسمی در اجراهای صحنهای گروههای موسیقی راک در آمد.
در اواخر دهه 70 گرایش جدیدی در موسیقی راک ظاهر شد که پانک راک و موج جدید شهرت یافتند؛ این گرایش های موحش و تکان دهندهی اواخر دهه 70 را نمیتوان نادیده گرفت، آنها روی صحنه از استفراغ کردن، تف انداختن، جنگ و دعوا راه انداختن و لخت شدن ابایی نداشتند و این کارها را بخشی از حرکات نمایشی خود قلمداد میکردند؛ صدای موسیقی شان بسیار بلند و گوش آزار و موسیقیشان غالباً از نوع فوق العاده ساده بود، شعرها وقیحانه، زشت، کفرآمیز و نارسا بودند؛ لباس پوشیدن عجیب و منحصر به خود آنها، آرایش تند و زننده و تظاهر به هرج و مرج طلبی از ویژگیهای این گروهها بود.
۴- متال: نمادگری، بی خیالی، طرد دنیای سیاست و عشرت طلبی از مشخصههای اصلی این سبک بود؛ اکثر طرفداران این سبک جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال بودند که هوی متال را موسیقی نسل خود میدانستند؛ اشعار عاشقانه و احساسی را نفی میکردند و با رقص میانه خوبی نداشتند.
اولین جنبشهای هوی متال در جوانانی دیده شد که از نسلی برخاستند که در قلب یک تحولی بزرگ (جنگ جهانی دوم و شرایط بعد از جنگ) متولد شدند؛ در اوایل دهه ۱۹۶۰ جهان غرب خود را در سراشیبی کامل ماشینی شدن یافت، شرایطی که باعث شد جوانان این دوره زندگی خود را در معرض تکنولوژی بیابند، همچنین وجود جنگ جهانی دوم که به سبب سیاست های افراطی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ رخ داد و همچنین واقعه ویتنام که دلیلی بر سیاست های سرمایه داری آمریکایی بود، به همین دلایل شرایط نا امید کننده و یأس آور در جوانان این دوره رخ داد و این عوامل سبب شد جوانان از جای خود بلند شوند و جنبش متال را با شعار «سرانجام - اصلاحی باید» آغاز کنند.
*هوی متال: این سبک در اواسط دهه ۷۰ و پس از نفوذ هارد راک موجود در بریتانیا به آمریکا شکل گرفت و در واقع همان هارد راک ولی با سلیقه آمریکایی بود که در آنجا به آن کوردهای سنگینتر و شعرهای اعتراض آمیزتر اضافه کردند و سبک جدیدی به نام هوی متال را به وجود آوردند؛ این سبک ریشه گرفته از بلوز و راک است که در آن بلوز کمرنگ شده و دیگر فراز و نشیب ریتمها در آن از بین رفته ولی همان اثر روانی و حتی قویتر را در شنونده به وجود میآورد؛ در این سبک هم مانند بقیه سبکهای راک، گیتار نقش محوری دارد.
شاخههای متال: هوی متال، اسپید متال، ترش متال، بلک متال، ملودیک دث متال، بروتال دث متال، دوم متال، متال اسکاندیناوی، گوتیک متال، پاور متال، پروگرسیو متال.
۵- رپ: رپ، فرهنگ کوچه و خیابان است که با استفاده از ابزار و آلات بسیار محدود و ابتدائی، توجه افراد را به خود جلب میکند؛ شعارنویسی با خط مخصوص، رقصهای پر تحرک در گوشه خیابان و ترانهخوانی با سبک خاص، همگی اجزایی از فرهنگ رپ هستند، کلمات تقریباً بصورت صحبت عادی ادا می شوند و ضربی قوی آنرا همراهی می کند، انقطاعها و برگشتها در نحوه نواختن ضرب و صدای خراشگونهای که با تبدیل صفحه گرامافون به یک آلت موسیقی ایجاد شده، تحرک و شوری بی سابقه بر شنونده بر میانگیزد، موسیقی رپ از تکامل اشکال دیگری از موسیقی سیاهان در محلههای فقیرنشین برانکس نیویورک و تا حدودی هارلم شکل گرفته است، این محلات، نقطه تمرکز گروههایی از سیاهان است که سالها پیش تحت شرایط فلاکتبار اقتصادی مجبور به مهاجرت از ایالات جنوبی به شهرهای بزرگ نظیر نیویورک شدند، آنها کار در مزارع را رها کرده و به پرولتر تبدیل گشتند، اما اگر به ریشهها و مأخذ این موسیقی باز گردیم به غرب آفریقا و سرودهای ستایش ساوانا می رسیم، در نیجریه و گامبیا نیز تکخوانهایی وجود دارند که طنزهای اجتماعی را بشکل ترانه و نقالی اجرا میکنند و این بسیار به رپ شبیه است؛ اواخر دهه 1960، وقتی که آمریکا زیر ضربه مبارزات انقلابی در کشورهای تحت سلطهاش، خصوصاً ویتنام، قرار داشت و انقلاب چین نیز بر شورشگران و انقلابیون در ایالات متحده تأثیر نهاده بود و دریچهای از آگاهی و دورنمای انقلابی را برویشان گشوده بود، در شهرهای بزرگ آمریکا تضادهای طبقاتی میان سیاه با امپریالیست و پایههای اجتماعیش حدت و شدتی فوق العاده یافته بود. بین محلات فقیر نشین سیاه با سایر نقاط شهر نیویورک، چیزی شبیه به خط مرزی وجود داشت. خط مرزی شاهد درگیری میان دستههای متشکل سفیدهای نژاد پرست و پلیس از یکطرف با گروههای بزرگ و متشکل جوانان سیاه بود. تشکیل این گروهها، پاسخی ضروری به تعرضات و سرکوبگریهای مداوم حکومت علیه ساکنان بیغولههای نیویورک بحساب میآمد، گروههای رپ از دل همین تشکلات شورشی سیاه شکل گرفت.
موسیقی خیابانی رپ که نخست توسط گروههای کوچک سیاه پوست در محدوده محلات اجرا می شد، از سال 1979 پا به عرصه بازار موسیقی گذاشت.
رپ در واقع یک نوع موسیقی اعتراضآمیز خیابانی است؛ این موسیقی از پیش پا افتادهترین، سهلترین و خیابانیترین کلمات استفاده میکند، بدون این که از حیث ادبی بتوان این نوع استفاده را نقد کرد؛ در نوشتن متن ترانههای رپ، هیچ الزامی برای رعایت قوانین ادبی وجود ندارد، موسیقی رپ به موضوعاتی از جمله: اختلاف طبقاتی، ریاکاری، دعواهای خیابانی، فرهنگ غالب جهانی و همچنین بحرانهای سیاسی میپردازد. مباحث اصلی این موسیقی را سکس، مواد مخدر و قانون شکنی تشکیل میدهد.
سیاهپوستان بنیان گذار رپ در آن زمان بدلیل نداشتن استطاعت مالی کافی و عدم وجود امکانات لازم، قادر به ضبط آهنگ های خود در استودیو نبودند و به ناچار هنر خود را در خیابان عرضه میداشتند و به جای استفاده از ساز، دست میزدند! (صدای دست زدنی که امروزه در آهنگهای رپ و هیپ هاپ میتوان براحتی آن را شنید).
رپ فارسی به شکلی از موسیقی رپ گرفته میشود که به زبان فارسی خوانده میشود. این سبک موسیقی اگر چه عمدتاً متأثر از سبک رپ غربی است، اما تمام ویژگیهای آن را ندارد و برخی خصوصیات آن در رپ غربی وجود ندارد. رپ فارسی در اوخر دهه ۱۳۷۰ خورشیدی در ایران شکل گرفته و خوانندههای زیادی به طور رسمی و غیر رسمی در این سبک فعال هستند.
۶- ترنس: در دهه80 بطور کلی ترنس وجود حقیقی نداشت ولی در همین زمانها بود که عناصر موجودیت این سبک در بعضی از ترک های آن زمان شروع به رشد کردن کردند؛ 808 State ,با کار Pacific در سال 1989 نمونهای از این کار بود که به احتمال بسیار زیاد اولین ترک ترنس حقیقی و واقعی میباشد. البته بعضی ها آن را House هم صدا میکنند؛ در واقع نکته مهم در تمامی این آهنگها نبود، سبک واحد و استفاده از دستگاههای برقی برای آنها بود و خوب بیشتر به صورت بیسیک و پایه بودند، در واقع ترنس از اینجا شکل گرفت و به نوعی اولین کلابهای پخش موسیقی ترنس از همین سالها در آلمان و در برلین شکل گرفت، در این زمانها پخش موزیک در کلاب ها شغل DJ ها بود و دیجیها کمتر آهنگ هم میساختند و برلین و کشور آلمان مهد موزیک ترنس در سراسر دنیا شناخته شد؛ گروهها و افراد زیادی در سراسر دنیا به این کار پرداختند ولی اولین کسانی که زود چهره شدند از همین کشور آلمان بودند.
مثل این آهنگ سیاوش قمیشی که میگه
چه دردیست در میان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن برای دیگران چون کوه بودن ولی در چشم خود آرام شکستن...
مرضیه ممنون