اشک و عشق




چشمانم غرق در اشکهایم شده ....

دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی
و رفتی ....
همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه
شد...
انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ، انگار دیگر دنیای من بن بست شده ،
راهی ندارم برای فرار از غمهایم...
این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران
ن...
بودم، کسی
بودم که عاشقانه تو را دوست داشت ،دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت
....
دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ، تو رفته ای و من بدون تو تنها
مانده ام ، تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام....
فکر دل دادن

دلبستن را از سرم بیرون میکنم ، هر چه عشق و دوست داشتن است را از دلم دور
میکنم،اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم....
دیگر بس است ، تا
کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم، تا کی باید برای این و آن بمیرم؟

نظرات 2 + ارسال نظر
م..... شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 12:38 http://pechpechhayeman.blogsky.com

شاید اونم مثل تو قلبش شکسته که دیگه دل نمیده

شاید.ممنون که به ما سر زدی

منم کشاورز شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 09:40 http://imfarmer.blogfa.com

سلام
مطلبتون جالب و مفید بود
تشکر
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد