ATASH BAX
ATASH BAX

ATASH BAX

نتایج منطقی

   ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺑﯿﺮﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﺷﻮ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ...

   ﯾﻪ ﮐﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﻭ ﯾﻪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺯ ﺍﻟﮑل ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭﺵ !

   ﮐﺮﻡ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ !

   ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﺪﯾﺪ ﭼﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮ ﮐﺮﻡ ﺍﻭﻣﺪ ؟

   ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ ؟

   ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻦ :

   ﺑﺎﯾﺪ  ﺍﻟﮑل ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ، ﺗﺎ ﮐﺮﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﺪﻧﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻥ :|

   ﻣﻌﻠﻤﻪ ﺩﯾﺪ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﻪ ﺯﺑﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻦ ...

   ﯾﻪ ﻇﺮﻑ ﭘﺮ الکل ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﯾﻪ ﺍﻻﻍ ﻭ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ :

   ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺣﺘﯽ ﺍﻻﻍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻩ !

   ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ ؟

   ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻦ :

   ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ ﻫﺮ ﮐﯽ ﻧﺨﻮﺭﻩ الاغه ...


      
        معلم 

داستان جالب دانشگاه

ﯾﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻫﺮ ﺳﺮﯼ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺗﯿﮑﻪ ﻣﯿﻨﺪﺍﺧﺖ ..

ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺗﯿﮑﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺑﺮﻥ

ﺑﯿﺮﻭﻥ!

ﻗﻀﯿﻪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﺳﻮﻧﺪﯾﻢ ﺟﻠﺴﻪ ﺑﻌﺪ ﯾﮑﻢ ﺩﯾﺮ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ

ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺣﺎﻻ چی ﻣﯿﮕﻪ !!!! ﯾﻬﻮ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺍﺷﺘﻢ
...
ﻣﯿﻮﻣﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﺻﻒ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪﻩ ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ

ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯿﺪﻥ؟ ! ﺩﺧﺘﺮﺍ ﭘﺎ ﺷﺪﻥ ﺑﺮﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ

ﮔﻔﺖ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺮﯾﺪ ﻭﻗﺘﺶ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺳﺎﻋﺖ 10 ﺑﻮﺩ :)))))))

داستان پسر خلافکار

روزی پسری به دوست دخترش در خیابان گفت: بیا بریم تو کوچه مون :|

دختر:معنی نداره که ؟؟ نشستیم واسه خودمون دیگه! بریم کوچه شما چیکار؟

پسر:نمیشه ؛ کارت دارم , میخام سورپرایزت کنم :))

دختر:باشه بریم , ولی زود برگردیما

پسر:باشه

به کوچه رسیدند .... پسر: بیا بریم دم خونمون

دختر:ای بابا!!! آخه واسه چی؟؟

پسر:بهونه نیار دیگه, گفتم که کارت دارم

دختر:باشه

رفتن دم خونه پسره.... پسر:بیا بریم بالا تو خونه

دختر:امکان نداره ... نمیام

پسر:باشه نیا ولی بدون که چیز خوبی رو از دست میدی

دختر که داشت از فضولی میترکید : باشه ....میام ولی تو رو خدا زود برگردیم

پسر:باشه عشقم

با هم به داخل خونه پسره رفتن....پسر:بیا بریم تو اتاقم رو تخت

دختر: وااااااا کصافط میخاستی با من ............. ؟؟؟!!! :(((((

پسر:نه عشقم من اگه میخاستم این کار رو بکنم زودتر از اینا میکردم

دختر:پس چیکار میخای بکنی؟؟؟؟؟

پسر:تو برو رو تختم و پتو رو بکش رو سرت خودت متوجه میشی

دختر:باشه

ودقایقی بعد پسر و دختر هر دو زیر پتو روی تخت بودند

وناگهان پسر در اوج تاریکی زیر پتو ساعت خود را درآورد و گفت:

بــبـــیــــن ســـاعـــتــــم شــبـــرنــــــگ داره...

آموزش ضایع کردن دخترا در جمع!

ضایع شدن دختر

 

1) با عصبانیت برین جلوش و تو چشاش زل بزنین و بگین چیه به من خیره شدی ؟ چیزی میخوای ؟ به غیر از من کس دیگری هم هست که بتونی نگاش کنی ...... همش خیره شدی به من که چی بشه ؟ حالا اینا به کنار . چرا چشمک میزنی ؟ چرا ابروهاتو واسه من بالا و پایین می کنی ؟ خجالت بکش. شرم کن . 05 نکنه در موردم فکرای بد میکنی ؟ اصلا چه معنی داره یه دختر به پسر چشمک بزنه


2) اگه دیدین دختر با عجله داره راه میره یا اگه دیدین یه دختر داره میدوه... شما از پشت سر دنبالش کنید و بگین آی دزد آی دزد بگیرینش دار و ندارم رو برد ... اگه دختر وایساد و شما رو نیگاه کرد بازم داد بزنید که : دزد همینه که ایستاده . اگه دختر ترسید و پا به فرار گذاشت خوش به حالتون میتونید یه تعقیب و گریز حسابی راه بندازین و از این کار لذت ببرین ولی اگه وایساد و فرا نکرد برای اینکه ضایع نشین به دویدن ادامه بدین و بازم داد بزنید آی دزد....


3 ) توی تاکسی اگر یه دختر کنارت نشسته بود .. وقتی که خواستین پیاده بشین بهش بگین مگه نمیای ؟اون هاج و واج شمارو نگاه میکنه . بهش فرصت ندین و بگین چرا انقدر زود جا زدی ؟ بعدش در تاکسی رو ببندین و برین و ما بقی ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسی واگذار کنید



4 ) توی پارک با عجله برین کنارش بشینین و بگین معذرت می خوام دیر کردم . خب چیکارم داشتی که گفتی بیام اینجا ؟ ( باید یه جایی باشه که چند نفر حضور داشته باشن ) معلومه که اون انکار می کنه . بعدش نوبت شماست فوری بگین مگه نگفتی بیا اینجا این رنگ لباسمه و این رنگ روسریمه ؟ باز هم اون انکار میکنه . شما این طوری ادامه بدین : خب اگه از اینایی که اینجا نشستن خجالت میکشی بریم یه جای خلوت... مطمئن باشید اون داغ میکنه . بعدش شما با عصبانیت بلند شین و یه کاغذ جلوش بندازین سر کا گذاشتی منو ؟ بیا اینم شماره ای که دادی ... دیگه به من زنگ نزن وگرنه می دمت دست پلیس بعدش ول کنین برین


5 ) توی جمع یه سی دی بهش بدین . بگین خیلی باحال بود دستت درد نکنه ... اگه بازم از اینا داری بهم بده قیمتش هرچی باشه قبوله .... اونم اینور و اونورو نیگاه میکنه میگه اشتباه گرفتی آقا ( یا شایدم فوش خار و مادر بکشه به جونتون ) شما هم طوری وانمود کنین که انگار حواستون نبوده توی جمع هستین و ازش معذرت بخواین و برین سر جاتون بشینین .


6) مثل معتاد ها خودتون رو به موش مردگی بزنین و برین جلو و به لهجه ی معتادی بگین : خانوم دشتم به دامنت از اون چیزا که دیلوز دادین باژم هملاتون هشت ؟ دالم میمیلم از خمالی به جون تو . هرچی منتظل موندم نیومدین و خیلی شانش آولدم که اینجا پیداتون کلدم بیا اینم پولش ... اون رنگ عوض میکنه ( سیاه سفید سرخ قهوه ای آبی ) و انکار میکنه ولی شما ول کن نشین و هی پیله کنین ... دوباره انکار میکنه .... شما بگین : خانوم من شبا لوی ژوغال می خوابم من به اندازه ی کافی شیاه هشتم خواهشا تو دیگه مالو شیاه نکن....

تست شنوایی!(طنز)

مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنواییش کم شده است
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولى نمیدانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد
بدین خاطر ، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت
دکتر گفت براى این که بتوانى دقیقتر به من بگویى که میزان ناشنوایى همسرت چقدر است آزمایش ساده اى وجود دارد
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو :
«ابتدا در فاصله ٤ مترى او بایست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو . اگر نشنید همین کار را در فاصله ٣ مترى تکرار کن بعد در ٢ مترى و به همین ترتیب تا بالاخره جواب دهد»
آن شب ، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق تلویزیون نشسته بود
مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود ٤ متر است ؛ بگذار امتحان کنم
سپس با صداى معمولى از همسرش پرسید :
عزیزم شام چى داریم ؟
جوابى نشنید
بعد بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید :
عزیزم شام چى داریم ؟
باز هم پاسخى نیامد
باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقریباً ٢ متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت :
عزیزم شام چى داریم ؟
باز هم جوابى نشنید
باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید ؛ سوالش راتکرار کرد
و باز هم جوابى نیامد
این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت :
عزیزم شام چى داریم ؟
زنش گفت :
مگه کرى ؟ براى پنجمین بار میگم :خوراک مرغ !!!

گل کوچیک و بچه های امروزی

 

وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن!

تا حالا با توپ دولایه که لایش گشاد باشه بازی کردن ببینن از راگبی سخت تره ؟

تا حالا از این توپ دولایه سفتا خورده تو رونشون حس کنن قطع شده پاشون ؟

تا حالا توپشون رو شوتیدن زیر ماشین گیر کنه بگه فیسسسس بعد همه بچه ها فحششون بدن ؟

تا حالا توپشون افتاده تو جوب آب ببره دو پا برن تو جوب بیارنش ؟

تا حالا توپشون افتاده خونه همسایه تک بیارن کی بره زنگ بزنه ؟

تا حالا توپ دو لایه پیدا کردن از خوشحالی تا خونه روپایی بزنن ؟

تا حالا شده تو راه بقالی واسه خرید توپ پلاستیکی قرمز و سفید پول رو گم کنن اونوقت همونجا بشینن گریه کنن ؟

میدونن لیگ محله از بوندس لیگا مهمتره ؟

میدونن یعنی چی ساعتها پشت تیردروازه بزرگترا وایسادن تا بازیشون بدن یعنی چی ؟

میدونی دعوت بچه های محله بغلی واسه یه سه گله کم از یک لشگر کشی ناموسی نداشت ؟

دریبل تو گل می دونن چیه ؟ سانتر از جناحین تو یه کوچه ۶ متری دیدن ؟

اصلاً میدونن آقای اسماعیل آبادی چطوری توپ جر میداد ؟

شوت یه ضرب میدونن چیه ؟ دور نزدیک می فهمن کنایه از کدام ضربه بوده ؟

یه تیکه تو گل می دونن کی جایگزین پنالتی میشه ؟

یه پا ثابت موقع پنالتی میدونن اشارت به کدام پا داره ؟

تا حالا ژست دو پا ثابت موقع پنالتی گرفتن ؟

تا حالا موقع حمله به سمت دروازه با صدای بلند آهنگ فوتبالیستها خوندن ؟

میدونن داشتن تور دروازه برای گل کوچیک یه آپشن حساب میشد و مخصوص مایه دارا بود ؟

اوووه بخوام بنویسم یه کتاب میشه اندر احوالات گل کوچیک … آخه چی میفهمن اینا ؟!

ماجرای دوست دختر در ایران


دیشب رفتم استخر, بعداز شنا اومدم لباسامو بپوشم دیدم رو موبایلم 4 تا میس کاله 6 تا اس ام اس از دوس دخترم:
اس ام اس 1: عزیزم چرا زنگ میزنم جواب نمیدی؟

اس ام اس 2: انگار سرت شلوغه جواب اس ام اس هم نمیدی.
اس ام اس 3: همین الان زنگ میزنی وگرنه من می دونم وتو…

اس ام اس4: کثافت آشغال معلوم هست کدوم گوری هستی؟
اس ام اس 5: تقصیر منه که آدم حسابت کردم کچل ایکبیری با اون مامان چاقت.گمشو برو پیش همون دختر عموی …
اس ام اس6: راستی اینم میگم که بسوزی منو دوستت حمید دو ماهه رابطه داریم.بای!!

هلو ،ساعت ۷ دم در حاضر باش! /طنز

بــابــام اس فــرسـتاده: هــلـو، ســاعت ۷ دم در حــاضر بــاش مــیـام دنـبالـت!!!
 
مــنــم فــکـر کـردم ازش سوتی گــرفـتم جــو گـرفـت جواب دادم:
 
بــاشـه شــفـتـالـوی مـن ,مـانـتـو خـوشـگـلمـو میـپـوشـم مـیـام عـجـیـجـم!!!
 
بــعد بـابـام جـواب داد:
 
اسـکـلِ بیــشــعـور, هـلـو یـعـنی سـلام ,آخـه تـو کـی میخوای آدم شی ؟؟؟

۲۰ سالت شد آدم نشدی,مــن چـه گـنـاهـی کـردم کـه تو پــسـرمـی؟؟؟
 
من  :|

ترفند دختربچه باهوش / طنز

  دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی، می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"
دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی شه شما بهم بدین؟"
بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!

شما اگر جای این دختر بودید چه میکردید؟؟؟(به شدت طنز!!!)

یکی از رفقا که مدت زیادی نیست که به سمت استادی یکی از دانشگاههای تهران خودمون نائل اومده نقل میکرد که ... :

سر یکی از کلاس هام توی دانشگاه ، یه دختری بود که دو ، سه جلسه اول ،ده دقیقه مونده بود کلاس تموم بشه ، زیپ کوله اش رو میکشید و میگفت : استاد ! خسته نباشید !!!

البته منم به شیوه همه استاد های دیگه به درس دادن ادامه میدادم و عین خیالم نبود !

یه روز اواخر کلاس زیر چشمی میپاییدمش !

به محض این که دستش رفت سمت کوله ، گفتم : خانوم !!! زیپتو نکش هنوز کارم تموم نشده !!!!!

همه کلاس منفجر شدن از خنده ،

نتیجه این کار این بود که دیگه هیچ وقت سر کلاس بلبل زبونی نکرد!!!!

هیچ وقت هم دیگه با اون کوله ندیدمش توی دانشگاه !!!
.
.
.

.

نتیجه اخلاقی : حواستون جمع استادای جوون دانشگاه باشه !