خانمی به آشپز خانه رفت و دید همسرش با یک مگس کش اینطرف و آنطرف میچرخد.
پرسید : چیکار میکنی؟
همسرش پاسخ داد : مگس شکار میکنم!
آه چند تا کشتی؟
پنج تا، سه مذکر و دو مونث!!
همسرش با تحیر پرسید : چجوری جنسیتشونو فهمیدی؟
یک دانشجوی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود.
بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد.
.
.
.
اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد.
بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه...
یه شب که تا دیر وقت بیرون بودم وقتی داشتم
به خونه برمی گشتم همه جا تاریک بود و توی کوچه کسی نبود پشت سر من یه
موتوری که لباس سیاه تنش بود با کلاه کاسکت پیچید تو کوچه, یهو خوف برم
داشت کیفم رو سفت چسبیدم و سرعتم رو زیاد کردم, وقتی به من نزدیک شد دیگه
داشتم میدویدم با وحشت وارد ساختمون شدم دیدم اونم پیاده شده و داره دنبالم
میاد قلبم تند تند میزد پله های ساختمون رو دوتا یکی بالا میرفتم وقتی به
من رسید قلبم ایستاد و یه جیغ خفیف کشیدم, اون از من چندتا پله بالاتر رفت
که باصدای من به طرفم برگشت اونجا بود که فهمیدم این یارو همسایه واحد
بالاییمونه برگشت گفت خانوم اتفاقی افتاده؟
با خجالت گفتم نخیر.
گفت تشریف میبرین بالا؟
یهو متوجه شدم که اینقد ترسیده بودم نفهمیدم کی واحد خودمون رو رد کردم و داشتم میرفتم بالا.
از شرم سرم رو پایین انداختم با سرافکندگی رفتم پایین.
حالا هروقت منو میبینه یه لبخند معنا دار بهم میزه که دوس دارم خفش کنم !
به گوشت می رسه روزی که بعد از تو چی شد حالم
چه جوری گریه می
کردم که از تو دست بردارم
نشد گریه کنم پیشت نخواستم بد شه رفتارم
نمی
خواستم بفهمی تو که من طاقت نمی یارم
دلم واسه خودم می سوخت برای قلب
درگیرم
یه روز تو خنده هات گفتی تو می مونی و من میرم
سرم رو گرم می کردم که از یادم بره این غم
ولی بازم شبا تا صبح
تو رو تو خواب می دیدم
نمی دونستی اینارو! چرا باید می فهمیدی؟
من و دیدی ولی
یک بار ازم چیزی نپرسیدی
نمی دونستی اینارو چرا باید می فهمیدی
من و دیدی ولی
یک بار ازم چیزی نپرسیدی
کاش پیش من بودی
کاش
دستانت در دستانم بود
و لطافت هزار ابر سپید بهاری را
در دست
داشتم
و در اوج خوش بختی پرواز می کردم
کاش می توانستم به چشمانت
نگاه کنم
و با هر نگاه من
هزار هزار واژه ناگفته عشق را
به یک
باره به سوی تو روان می کردم
و با هر نگاه تو
شادی در چشمان من می
جوشید
کاش می توانستم صدای گرم تو را بشنوم
تا چون آبشاری از نغمه
های روح انگیز
بر عمق جانم جاری گردد
و همه غم های فراق را
بزداید
کاش پیش من بودی
من با گرمای عشق تو زنده ام
چه
زیباست
که تو تنها نیاز من باشی
و چه عاشقانه است
که تو تنها
آرزویم باشی
و چه رؤیایی است
این لحظه های ناب عاشقی
و من همه
زیبایی عاشقانه و رؤیایی را با فقط تو حس می کنم
و اگر غروری در من هست غرور
عشق به توست
متن شعر جدید ترین آهنگ سعید شایسته، آهنگی زیبا به نام دلتنگی.....
اگه ی شب اومدی دیدی که نیستم دیگه رفتم، تورو بردم زیادم،
نگی چرا.....
اگه ی شب اومدی آخر سراغم، دیدی خاموشه چراغم، دیگه رفتم.
نگی چرا.....
اگه ی روز دلت تنگ شد واسم،
اگه دستات نرسید به دستم،
نکنی شکایت از کسی،
خودت گفتی من به تو نمیرسم...
اگه ی روزی بی من تنها شدی تو دنیات،
اگه نبود مثل من کسی فدای غم هات،
اگه دلت شکستو هم نفسی نداشتی،
یادت بیاد رو قلبم چه ساده پا میذاشتی،
اگه ی روز دلت تنگ شد واسم،
اگه دستات نرسید به دستم،
نکنی شکایت از کسی،
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآه،
خودت گفتی من به تو نمیرسم......
برای دانلود آهنگ جدید سعید شایسته به نام دلتنگی به ادامه مطلب مراجعه کنید …
ادامه مطلب ...به جانت نگارا که داری وفا
نگارا وفاکن به د ل بی جفا
که داری به دل دوستی مرمرا
وفا بی جفا مرمرا خوشمرا